چنبره «کانونهای بحرانی» بر ۲۲ استان
تاریخ انتشار: ۲۷ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۷۶۴۱۶۹
به گزارش خبرنگار مهر، کانون بحرانی چیست؟ مناطقی که تحت فرسایش بادی قرار دارند را کانون بحرانی میگویند. این امر دارای ۳ مرحله است؛ ذرات خاک از محلی برداشته، حمل و در جای دیگر رسوب گذاری میشود؛ به جایی که ذرات خاک رسوب شده و خسارت وارد میکند «کانون بحرانی» اطلاق میشود. این محل ممکن است جاده، خانه مسکونی، راه آهن و… باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وحید جعفریان، مدیرکل دفتر امور بیابان سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور درباره آمار کانونهای بحرانی فرسایش بادی به مهر گفت: بر اساس مطالعات شناسایی کانونهای بحرانی فرسایش بادی در کشور که به صورت ادواری تکرار و روندیابی میشود، در حال حاضر ۲۲ استان از ۳۱ استان کشور تحت تأثیر فرسایش بادی با خسارت به منابع زیست انسانی نظیر جادهها، اراضی کشاورزی، روستاها، تأسیسات صنعتی، فرودگاهها حتی مناطق مرزی و نظامی قرار دارند.
وی افزود: آمار کانونهای بحرانی کشور حدود ۱۴ میلیون هکتار بوده که در ۲۲ استان پراکنده است. برخی استانهای کشور مانند سیستان و بلوچستان، خوزستان، کرمان، خراسان جنوبی و خراسان رضوی شرایط حادتری نسبت به سایر استانها دارند آمار کانونهای بحرانی کشور حدود ۱۴ میلیون هکتار بوده که در ۲۲ استان پراکنده است. برخی استانهای کشور مانند سیستان و بلوچستان، خوزستان، کرمان، خراسان جنوبی و خراسان رضوی شرایط حادتری نسبت به سایر استانها دارند اگر چه در سنوات اخیر به ویژه یک دهه گذشته عدم تأمین حقآبه دشتهای سیلابی پایین دست سدها منجر به کاهش قابل توجهی پوشش گیاهی طبیعی در سطوح وسیعی از مناطق بیابانی شده و همچنین خشکی تالابها شرایط را برای غلبه فرسایش بادی یعنی آسیب پذیری خاک رقم زده است.
وی ادامه داد: تلقی ما این است که بر اساس مطالعاتی که روی کانونهای بحرانی انجام شده سالانه روند یک میلیون هکتار تخریب سرزمین ناشی از فرسایش بادی در کشور را رقم میخورد که رقم قابل توجهی است.
مدیرکل دفتر امور بیابان سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور با بیان اینکه فرسایش بادی فقط محدود به ایجاد کانونهای گرد و غبار نیست، یادآور شد: فرسایش بادی میتواند سطوح عظیمی از ماسههای روان را جا به جا کند و بخش قابل توجهی از منابع زیست انسانی را تهدید کند همان طور که هم اکنون کرده است؛ به ویژه در مناطقی مثل دشت سیستان یا مناطقی از خوزستان یا حتی در شمال شرقی کشور در منطقه سرخس میبینیم چه آسیبهای جدی به تأسیسات و منابع زیستی انسان وارد میکند.
جعفریان خاطرنشان کرد: فرسایش بادی محدود به عرصههای منابع طبیعی نمیشود بلکه با در معرض قرار گرفتن خاک سطحی حاصلخیز اراضی کشاورزی در واقع قابلیتهای حاصلخیزی اراضی کشاورزی را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد. این امر یکی از عواملی است که میتواند به صورت مستقیم در امنیت غذایی و زیستی کشور نقش داشته باشد.
شتاب فرسایش بادی در کشور
مدیرکل دفتر امور بیابان سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور تصریح کرد: تلقی ما این است که این میزان یک میلیون هکتار در سال که در واقع با روندیابی مطالعات ارزیابی کانونهای بحرانی صورت گرفته شتاب بیشتری پیدا کرده است. آخرین مطالعه مربوط به سال ۹۷ است و برای امسال و سال آینده به روز رسانی مطالعه شناسایی مناطق تحت تأثیر و کانونهای بحرانی فرسایش بادی در دستور کار قرار دارد.
وی گفت: شواهد نشان میدهد به ویژه با خشک شدن تالابها، دریاچهها، رها شدن اراضی کشاورزی و همین طور خشکی بیش از حد عرصههای واجد پوشش گیاهی در مناطق بیابانی عملاً این سطح از کانونهای بحرانی را میتواند بیشتر کرده باشد. برای اینکه بتوانیم یک ارزیابی دقیق از اثربخشی فعالیتها در طول برنامه توسعه هفتم داشته باشیم این مطالعه را به عنوان شناسایی خط مبنا یا بنچ مارک مناطق تحت تأثیر و کانونهای بحرانی، مدنظر قرار دادیم.
بهرهبرداری بیش از ظرفیت حیاتی سرزمین
جعفریان در پاسخ به این پرسش که علل شتاب فرسایش بادی در کشور چیست، توضیح داد: موارد متعددی را میتوان برشمرد که مرتبط با بهره برداری بیش از ظرفیت حیاتی سرزمین است. این موضوع منابع آب، خاک و پوشش گیاهی را شامل میشود. این فقط محدود به بخش کشت نیست بلکه ما سطح قابل توجهی از مراتع واجد پوشش گیاهی را در معادن پلاسری آهن داریم که تهدید میشوند. موارد متعددی را میتوان برشمرد که مرتبط با بهره برداری بیش از ظرفیت حیاتی سرزمین است. این موضوع منابع آب، خاک و پوشش گیاهی را شامل میشود که فقط محدود به بخش کشت نیست و سطح قابل توجهی از مراتع واجد پوشش گیاهی در معادن پلاسری آهن در حال تهدید شدن هستند در این معادن صرفاً خاک سطحی برداشت میشود به طوری که ارتفاعی حدود یک متر از خاک سطحی زمین را بر میدارند و آهن آن را استخراج و دپو میکنند تا در جای دیگر استفاده شود. این روند، سطوح بسیار وسیعی از عرصههای عاری از پوشش گیاهی ایجاد کرده که هیچ بافت مشخصی در خاک آنها نیست و آنها با کمترین اثر فرسایش بادی به کانونهای گرد و غبار تبدیل میشوند. نمونههای این موضوع در منطقه خواف در جنوب استان خراسان رضوی یا در مناطقی از استان کرمان یا یزد میتوان دید.
وی در ادامه با بیان اینکه آنچه در ادبیات جهانی به آن تاکید میشود این است که تخریب پوشش گیاهی و مستعد شدن یک عرصه نسبت به فرسایش بادی و ایجاد توفانهای ماسه و گرد و غبار، در درجه اول به خشکی محیط برمیگردد، گفت: در حال حاضر روی رودخانهها یا ورودی تالابها یا دریاچههای چند سد زده شده و این جریان کشور را به کدام سمت میبرد.
مدیرکل دفتر امور بیابان سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور اضافه کرد: تراژدی بزرگی در منطقه آسیای میانه با خشک شدن دریاچه آرال به وجود آمده و چندین کشور از جمله شوروی سابق میراث دار یک عرصه کاملاً خشک شده با انواع نمکهای آسیبرسان هستند؛ این در حالی است که این کشور زمانی فکر میکرد هر چه بیشتر منابع آب را مهار کند و توسعه اراضی در حوزه کشت پنبه و … داشته باشد وضعیت درآمدی بیشتری خواهد داشت. این تفکر وضعیت امروز را برای آنها رقم زده است. همین قاعده برای دریاچه ارومیه ما هم دقیقاً در حال تکرار است.
وی عنوان کرد: امروز کشورهایی که تحت تأثیر خشک شدن دریاچه آرال شدهاند از ترکمنستان، ازبکستان و… چقدر هزینههای جبران خسارتهای توفانهای نمک و گرد و غبار میپردازند.
وی اضافه کرد: این میزان خسارت که هر سال هم بیشتر و بیشتر خواهد شد قابل مقایسه با هزینه کرد برای برنامههای نامتوازن و ناپایدار است که در مناطق بالادست تمام منابع آب دریاچه آرال به فعالیتهای ناپایداری مانند صنعت، ویلاسازی و کشاورزی اختصاص یافت. این سرمایه عظیم از دست رفت و فقط سالانه باید خسارت در حوزه مقابله با توفانهای گرد و غبار که به صنعت حمل و نقل، حوزه بهداشت و سلامت، کشاورزی و… آسیب وارد میکند، پرداخت شود. روسیه اگر میتوانست به گذشته برگردد قطعاً اجازه نمیداد این سرمایه از بین برود.
جعفریان با بیان اینکه این تراژدی در بسیار از مناطق داخلی کشور ما هم در حال وقوع است، گفت: باید از تجربه کشورهای منطقه و جهان درس عبرت گرفت و از این سرمایههای بین نسلی که به امانت در اختیار ما است محافظت و به نسلهای آینده منتقل کرد.
میراثی که نابود شد
مدیرکل دفتر امور بیابان سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور در ادامه سخنان خود گفت: آنچه در حال آسیب زدن بسیار به منابع طبیعی است بیشتر در بخش بیابانی بوده ریشه در موضوع آب دارد.
وی تصریح کرد: افت شدید آبهای زیرزمینی، نا به سامان بودن چاههای غیرمجاز، سدسازیهای بزرگ روی رودخانههای بالادست بدون توجه به حقآبه و نیاز عرصههای پایین دست این وضعیت را در بیشتر مناطق به وجود آورده است. به عنوان مثال، در مناطقی از استان کرمان، دشت بزرگی به وسعت حدود ۳۰ هزار هکتار که پوشش گیاهی «اسکنبیل» داشت خیلی راحت در مدت ۵ سال نابود شد و عملاً بخش قابل توجهی از این دشت خشک شد.
وی ادامه داد: همچنین در نشست گرامیداشت همایشی که مرتبط با بحث گرامیداشت ثبت میراث طبیعی بیابان لوت بود، مقالاتی ارائه شد که نشان داد پوشش گیاهی «نبکا» که یکی از منحصر بهفردترین رخسارههای ژئومورفولوژی یا زمینریختشناسی طبیعی کشور ما بوده و عملاً یکی از جاذبههای گردشگری این مناطق به شمار میآید، با چه سرعتی در حال تخریب است. نبکاها در واقع یک نوع پوشش تپههای ماسهای هستند و در طول صدها سال چهره منطقه را متفاوت کردهاند. یکی از جلوههای طبیعی بیابان لوت همین نبکاها در منطقه شهداد هستند.
غفلت از مسألهای بغرنج
جعفریان اظهار کرد: آنها موردهای ویژه ای هستند که به ما میگویند، شرایط محیط طبیعی کشور به سرعت در حال خشک شدن است و اینکه بخش قابل توجهی از این اتفاق ناشی از اقدامات بشر است؛ اما میتوانیم جریانی را رقم بزنیم که این آسیب پذیری کاهش پیدا کرده و تخریب ناشی از اقدامات بشر کمتر شود.
مدیرکل دفتر امور بیابان سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور با اشاره به مصوبات حوزه حقآبه، توضیح داد: چند درصد از مصوبات متعددی که کارگروه سیاست گذاری و مدیریت گرد و غبار در حوزه تأمین حقآبه تالابها یا دشتهای سیلابی دارد، کارگروهی که سال ۹۵ شکل گرفته است، منتج به نتیجه شده است؟ چند مصوبه در رابطه با محدود کردن بهره برداری غیرمجاز از آبهای زیرزمینی بوده، خیلی روشن و شفاف نیست. با چه دلیلی این علتالعلل را کنار میگذاریم و کمتر به آن توجه میکنیم، اما عوامل فرعی را پررنگ و برجسته میکنیم.
وی تاکید کرد: تا زمانی که ما شرایط بیلان آبی یک منطقه بیابانی را که آب مهمترین عامل محدودیت آن شناخته میشود را به درستی نبینیم هر اقدامی از سوی ما، ناپایدار خواهد بود. تا زمانی که شرایط بیلان آبی یک منطقه بیابانی که آب مهمترین عامل محدودیت آن شناخته میشود به درستی دیده نشود هر اقدامی از سوی ما، ناپایدار خواهد بود این دغدغه وجود دارد در شرایطی که جنگلهای طبیعی مناطق بیابانی شروع به خشک شدن میکنند، چه تضمینی وجود دارد که پوشش گیاهی جدید ما تا ۵۰ سال آینده بمانند؛ یا اینکه چه وضعیتی خواهند داشت.
جعفریان با بیان اینکه تأمین منابع آب، مطالبه جدی سازمان منابع طبیعی است، گفت: موضوع در سازمان به طور جدی در حال پیگیری است، اگر چه جا داشت حوزههای دیگر مانند ستاد سیاست گذاری و هماهنگی گرد و غبار هم که به عنوان یکی متولیان پیگیری پیامدها و پدیدههای ناشی از تخریب سرزمین در مناطق بیابانی است و از جایگاه ویژه و مناسبی هم برخوردار است به این موضوعهای توجه جدی و بیشتری داشته باشد.
اعتبارات برنامه هفتم توسعه چقدر است؟
مدیرکل دفتر امور بیابان سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور در پاسخ به این پرسش که در برنامه هفتم توسعه چقدر اعتبار برای رسیدگی به کانونهای بحرانی اختصاص یافته است، گفت: موضوع بیابان زدایی و مقابله با کانونهای بحرانی در برنامه هفتم توسعه نسبت به برنامه ششم پررنگتر دیده شده است. این جای امیدواری دارد. آنچه مشخص است ما باید در طول برنامه بتوانیم تا ۲۰ درصد از کانونهای بحرانی را کنترل و کم کنیم. در طول برنامه ششم توسعه این متعهد شاید ۱.۳ میلیون هکتار بود که با توجه به آمار ۱۴ میلیون هکتاری کانونهای بحرانی، کمتر از ۱۰ درصد میشود. نخست برنامهها میآید و در ادامه سالانه اعتبارات تخصیص داده میشود. منابع اعتباری آن پیش بینی شده اما این انتظار وجود دارد که دولت موضوع مقابله با بیابانزایی را به عنوان یک اولویت در کشور مدنظر داشته باشد.
جعفریان گفت: این موضوع جز اولویتهای کشورهایی مانند ترکیه، عراق، کویت، عربستان، امارات، پاکستان، ترکمنستان و… بوده کشورهایی که با ایران هممرز هستند و به طور جدی سرمایه گذاری زیست محیطی خود را بر مقابله با بیابانزایی متمرکز کردهاند؛ چرا که تغییرات اقلیمی از عوامل تشدیدکننده این موضوع است. افزایش تندبادها و رویدادهای حدی اقلیمی مثل سرما و گرمای نابههنگام در کشور، همین طور شدت و فراوانی بادها زنگ خطر است که به ما تکلیف میکند آسیب پذیری سطح زمین را نسبت به فرسایش بادی کمتر کنیم. در این راستا هیچ اقدامی پایدارتر از توسعه پوشش گیاهی در این مناطق نیست.
کاشت نهالهای بیابانی و مقابله با فرسایش
این مقام دولتی با اشاره به طرح مردمی کاشت یک میلیارد درخت در مدت ۴ سال تصریح کرد: یکی از اقداماتی که سازمان در این زمینه انجام میدهد موضوع کاشت یک میلیارد نهال است. هر سودی که ناشی از کاشت درخت برای جاهای دیگر متصور است برای مناطق بیابانی هم خواهد بود؛ علاوه بر اینکه باعث کنترل و کاهش کانونهای بحرانی فرسایش بادی میشود.
وی اظهار کرد: سازمان منابع طبیعی عرصههای مرتبط بیابانی را شناسایی کرده که پروژه نهال کاری بیشترین اثر را روی آنها داشته و شاهد کاهش کانونهای فرسایش بادی باشیم. چیزی حدود ۳۰ میلیون نهال بیابانی - البته اعداد دقیق اعلام میشود- از انواع گونههای بیابانی وجود دارد که مفید است چراکه کمترین اثر آنها جلوگیری از فرسایش بادی و از دست رفتن خاک سطحی و جلوگیری از طوفانهای گرد و غبار است. این امر نه تنها سودمند برای اهالی محلی است بلکه به سلامت افراد و زیست بوم هزاران کیلومتر دورتر از کانونها هم تأثیر مثبت دارد.
وی گفت: در طرح مردمی کاشت یک میلیارد درخت گونههای گیاهان دارویی و صنعتی هم دیده شده و برنامههای گستردهای در حال انجام است که امیدواریم با مشارکت بخش خصوصی اتفاق بزرگی در کشور تجربه شود.
پراکندگی کانونهای بحرانی کشور
مدیرکل دفتر امور بیابان سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور در ادامه با اشاره به آمار کانونهای بحرانی کشور، عنوان کرد: کانونهای بحرانی در ۲۳۳ منطقه بوده که از آن جمله میتوان به کانون گودگوار در یزد، خانگیران در سرخس، دشت سجزی در اصفهان، دشت آزادگان خوزستان، مسجد شکر طبس، ریگان کرمان اشاره کرد. در استان البرز، نظرآباد و تالاب صالحه، تهران، ورامین و ملارد کانون بحرانی درجه یک بوده که تا امروز باید تشدید شده باشند.
جعفریان افزود: استانهایی که فاقد کانون بحرانی هستند میتوان به زنجان، کردستان، لرستان، چهارمحال و بختیاری، کرمانشاه، کهکیلویه و بویراحمد، مازندران، گیلان و اردبیل اشاره کرد.
کد خبر 6024564 فاطمه امیر احمدیمنبع: مهر
کلیدواژه: آلودگی هوا فرسایش خاک ایران کانون بحرانی فرسایش بادی گرد و غبار وزارت راه و شهرسازی بورس واردات خودرو بازار سرمایه بازار سهام ایران روسیه وزارت نفت شرکت ملی گاز ایران محصولات کشاورزی اقتصاد مقاومتی آخرین قیمت سکه و طلا گوشت مرغ صادرات کالا کانون های بحرانی فرسایش بادی کانون های بحرانی کشور فرسایش بادی در کشور گرد و غبار اراضی کشاورزی مناطق بیابانی قابل توجهی کانون بحرانی میلیون هکتار بهره برداری پوشش گیاهی تحت تأثیر ۲۲ استان خاک سطحی منابع آب تالاب ها استان ها کشور ما خشک شدن خشک شد حق آبه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۷۶۴۱۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تابلوی «از دادن رانت معذوریم!» جلوی در بانک مرکزی نصب شود
مظاهری گفت: یکی از خطوط دیگری که بانک مرکزی باید در مقابل خود قرار دهد این است که رانت به معنی ویژهخواری راهحل توسعه نیست. باید تابلویی جلوی درب بانک مرکزی بزنیم که «از دادن رانت معذوریم!» تا بدانیم که راهحل توسعه کشور توزیع رانت نیست. - اخبار اقتصادی -
به گزارش خبرگزاری تسنیم، طهماسب مظاهری رئیس کل اسبق بانک مرکزی در نخستین همایش ملی شهرت و اعتبار بانک مرکزی و نقش آن در اثربخشی سیاستهای پولی و ارزی با بیان اینکه تقویت اعتبار بانک مرکزی نیازمند استقلال رئیس کل در مدیریت منابع پولی است، درباره عوامل مؤثر بر شهرت و اعتبار بانک مرکزی گفت: مهمترین نکته در این حوزه مجموعه اقدامات پولی برای بهبود وضعیت اقتصادی مردم است. اگر مردم ببینند درآمدشان کفاف زندگی را میدهد، میتوانند داراییشان را در کسب و کارها سرمایه گذاری کرده یا با خیال راحت در بانکها سپرده کنند، بهترین عامل شهرت و اعتبار بانک مرکزی است، ولی اگر تصورشان این باشد که نباید دارایی را در بانک بگذاریم، چون ارزش آن از بین میرود، اثر معکوس دارد.
وی تأکید کرد: بنابراین نکته کلیدی این است که بانک مرکزی باید نظام بانکی را به گونهای مدیریت کند که نگهداری دارایی مردم بخوبی انجام شود و عامل محوری برای دستیابی به این هدف، استقلال بانک مرکزی است.
رئیس کل اسبق بانک مرکزی ادامه داد: البته استقلال بانک مرکزی به معنی استقلال از حاکمیت نیست بلکه به این معنی است که فارغ از نحوه انتخاب رئیس کل، او بداند که حافظ پول ملی است و باید با تقاضاهای دولت همانطور رفتار کند که با سایر مشتریان برخورد میکند و رفتارش با دولت مثل رفتار با یک رئیس نباشد.
مظاهری افزود: بانک مرکزی اگر با یک دولت متین و علاقمند به مردم مواجه باشد که کار خوب پیش میرود، ولی در غیر اینصورت ممکن است دوره مدیریت او کوتاه باشد.
وی با بیان اینکه تامین اعتبار برای اقتصاد کشور، وظیفه بانک مرکزی است و باید از اختیارات منحصر به فرد خود درباره انتشار پول در این زمینه استفاده کند، گفت: تامین کسری بودجه دولت در حد 2 تا نهایتا 5 درصد تولید ناخالص داخلی برای تامین اقتصاد و روان شدن امور اقتصاد اشکالی ندارد، اما بیش از آن مجاز نیست.
مظاهری گفت: اگر رئیس کل بانک مرکزی روز اول اعلام کند که من مسئول چاپ پول برای نیازهای دولت نیستم، هم باعث اعتبار بانک مرکزی میشود و هم مشکلات مردم رفع میشود.
رئیس کل اسبق بانک مرکزی یکی از مصادیق بارز در نظام بانکی و در ارتباط بین دولت و بانک مرکزی را تسهیلات تکلیفی دانست و گفت: این موضوع ریشه ناترازی و بحرانها و زیاندهی بانکها شده است. این تسهیلات مستقل از اینکه دولت یا مجلس آن را تحمیل کند، به این معنی است که مرجع تکلیف کننده کمبود در منابع و درآمدها دارد و میخواهد این کمبود خود را به بانکها و نهاد بانک مرکزی منتقل کند.
وی تصریح کرد: یکی از نکات ارتباطی بانک مرکزی در برابر دولت این است که بانک مرکزی در برابر تحمیل تکالیف مقاومت کند. البته تکالیف نیز متفاوت است، بخشی از تکالیف در رشد تولید موثر است و موجب حمایت از تولید میشود، در این شرایط استفاده از منابع یانکی معقول است، اما تسهیلات تکلیفی که ناشی از نیاز دولت است، قابل پذیرش نیست.
به گفته مظاهری ؛ تمام دولتها در تمام ادوار منابع محدودی دارند و از سوی دیگر وظایف نامحدودی دارند. در بهترین شرایط اقتصادی یک دولت نیز فهرست بلند بالایی از اقداماتی که باید انجام شود وجود دارد.
این اقتصاددان تاکید کرد: هنر دولتها مدیریت منابع محدود در برابر مسئولیتهای نامحدود است. دولتهایی که هیچ نوع محدودیت منابعی برای خود در نظر نگیرند ناچار برای تامین منابع به بانک مرکزی رجوع میکنند؛ این در حالیست که باید برای انجام خود اولویت تعیین و از منابع در اختیار خود برای انجام وظایف استفاده کنند.
راهحل توسعه کشور توزیع رانت نیست
وی ادامه داد: در سالهای اخیر نقدینگی به طور فزایندهای افزایش یافته و وظیفه بانک مرکزی مدیریت نقدینگی و جلوگیری از افزایش افسارگسیخته آن است. باید بدانیم که افزایش اسکناس تولید ثروت نیست. مقام معظم رهبری در یکی از جلسات فرمودند انتشار پول تولید ثروت نیست. بنابراین مسئله چاپ پول باید حل شود تا بانک مرکزی در انجام وظایف خود با چالش مواجه نشود.
مظاهری اظهار کرد: یکی از خطوط دیگری که بانک مرکزی باید در مقابل خود قرار دهد این است که رانت به معنی ویژهخواری راهحل توسعه نیست. باید تابلویی جلوی درب بانک مرکزی بزنیم که «از دادن رانت معذوریم!» تا بدانیم که راهحل توسعه کشور توزیع رانت نیست.
رئیس کل اسبق بانک مرکزی گفت: شب شوم 19 فروردینماه سال 1397 تصمیم به عرضه ارز 4200 تومانی گرفته شد که یک فاجعه بود. اقدامی که ضربه سنگینی به اقتصاد کشور وارد کرد. آقای جهانگیری در آن جلسه اعلام کرد هر کسی هر چقدر ارز بخواهد 4200 تومان میدهیم و حتی آقای سیف حاضر به اعلام آن و مصاحبه در مورد آن نشد و معاون اول بانک مرکزی این سیاست را اعلام کرد. پس از این جلسه وقتی از مسئولین درباره اینکه این تصمیم با چه منطقی گرفته شده سوال شد در پاسخ گفتند که رای گیری شده است. وقتی با رای گیری شاخصهای کلان مملکت را تعیین کنند مشکلات بزرگی نیز شکل میگیرد. در سود بانکی نیز اینچنین است و سود بانکی نباید محلی برای توزیع رانت و ویژه خواری باشد.
انتهای پیام/